پارسی | English

اولین سفرمن.

  • اولین سفر

    درسال 1999میلادی بادونفرازدوستانم به آلمان سفرکردم درآن موقع کشورهای اروپائی هم خیلی به سختی به ایرانیها ویزا می دادند مخصوصا به افرادجوان ومجرد بهرحال به هرصورت بودمدارک لازم راآماده کردم وویزای آلمان راازسفارت آن درتهران دریافت کردم البته یکی ازدلیلهایش هم دعوت نامه معتبری بود که یک نفرآلمانی برایم فرستاده بودخلاصه به کشورآلمان رفته وپس ازچندروزدیدن ازشهرهای آن بعدبه کشوهلند رفتم وازآنجابه بلژیک وفرانسه.وقتی که به فرانسه رسیدم به موزه لوورکه همیشه آرزوی دیدن آن داشتم ازاین جهت که بخشی ازتمدن شرق مخصوصا ایران رادرخودش جای داده رفتم انگیزه های سفررادرمن خیلی تقویت کردوهمین باعث شدسه باردیگرهم درسه سال متوالی به اروپاسفرکنم وازآن به بعد به کشورهای دیگروتاکنون موفق شده ام به هرپنج قاره کره زمین مخصوصا اکثرکشورهای شاخص وبزرگ سفرکنم.هرچه بیشترسفرکردم به عظمت کشورخودم یعنی ایران پی بردم زیرا درموزه های جهانی که دیدن می کردم بخش شاخص آن رااشیاء قدیمی ومتمدن ایران رابه نمایش گذاشته بودند ولی افسوس خوردم که چراما متاسفانه نسبت به فرهنگ وتمدن کشورخودمان بیگانه هستیم وازآن درآمدی که باید ازراه جذب توریست بدست بیاوریم محرومیم بخاطراینکه کسب درآمدخیلی ازکشورهاچندین برابردرآمد کشورماازطریق نفت می باشد وحال آنکه آن کشورها جاذبه توریستییشان ازکشورماخیلی کمتراست.آماری که درآن سال ازجذب توریست کشورها دیدم فرانسه باپنجاه میلیون نفر رتبه اول درجهان داشت واین درحالی بود که کشورما میزبان کمترازیک میلیون نفر بود که واقعا این رقم سزاوارکشورما بااین فرهنگ وتمدن بزرگ نبودوامیدوارم که روزی برسدکه به جایگاه حقیقی خودبرسیم .دراینجا هدفم  برسی این مشکلات نیست بلکه ازاین نظربیان کردم که شاید افراد دست اندرکارومتخصص بیشتربه این اموررسیدگی کنند.بهرحال سفرپراززیبائیها-تجارب وبسی منافع مادی ومعنوی دیگری همراه است البته بشرطی که بایک دیدبازومطالعه باشد.